یکشنبه ۰۳ تیر ۰۳

گرمابه‌هايي كه از خاطر شهر شسته شد

اطلاعات جامع و تخصصي در حوزه لوازم خانگي و آشپزخانه را در اينجا جستجو نماييد

گرمابه‌هايي كه از خاطر شهر شسته شد

۱۹ بازديد

طبق آمار ، فقط 70 حمام از 1200 حمام تهران باقي مانده است و بقيه يا انبار كالا و مواد زائد در حال تخريب است. تعداد كمي از مشتريان در حال فرار ديگر از فرار دود سياه از دودكش هاي آنها آگاهي ندارند. به گزارش دنياي 77 ، اين مجله ايران او نوشت: «حتي در …

گرمابه‌هايي كه از خاطر شهر شسته شد https://d77.ir/گرمابه‌هايي-كه-از-خاطر-شهر-شسته-شد/ دنياي 77 Wed, 17 Feb 2021 14:32:53 0000 عمومي https://d77.ir/گرمابه‌هايي-كه-از-خاطر-شهر-شسته-شد/ طبق آمار ، فقط 70 حمام از 1200 حمام تهران باقي مانده است و بقيه يا انبار كالا و مواد زائد در حال تخريب است. تعداد كمي از مشتريان در حال فرار ديگر از فرار دود سياه از دودكش هاي آنها آگاهي ندارند. به گزارش دنياي 77 ، اين مجله ايران او نوشت: «حتي در …

طبق آمار ، فقط 70 حمام از 1200 حمام تهران باقي مانده است و بقيه يا انبار كالا و مواد زائد در حال تخريب است. تعداد كمي از مشتريان در حال فرار ديگر از فرار دود سياه از دودكش هاي آنها آگاهي ندارند.

به گزارش دنياي 77 ، اين مجله ايران او نوشت: «حتي در دهه شصت ، شما بايد حمام عمومي را به ياد داشته باشيد. با كيف و پارچه دور استخرها و موهايي كه از پوست ما مراقبت مي كردند نشستيم. بعضي اوقات براي حمام كردن ، مجبور بوديم جلوي دوش با دست شامپو درست كنيم و يكنواختي زير آهنگ از بين مي رود. خرد و رحمت آداب عمومي غسل عمومي بود؛ شخصي داشت روي سر شما آب مي ريخت ، شخصي در رختكن يك تكه نان به شما مي داد. همچنين كمك به افراد مسن در استحمام يك وظيفه اخلاقي بود. اما فقط خاطرات عجيبي از آن روزها وجود دارد و اكنون حمامهاي عمومي با همه خاطرات خود يكي يكي از بين مي روند و برجهاي زشتي جاي آنها را مي گيرند. البته اگر بتوانند مجوز بگيرند ، در غير اين صورت به انباري براي تجار محلي تبديل مي شوند.

طبق آمار ، فقط 70 حمام از 1200 حمام تهران باقي مانده است و بقيه يا انبار است و يا تخريب كالا و زباله است. برخي از مشتريان در حال فرار ديگر از فرار دود سياهي كه از دودكش هاي آنها بلند مي شود ، آگاهي ندارند.

“حمام كوروش يكي از قديمي ترين بناها در منطقه نظام آباد است.” در سالهايي كه گاز و آب شير وجود نداشت ، جايي براي سوزن انداختن نبود ، اما ناگهان بركت مانند بسياري از موارد ديگر از دستشويي خارج شد ، “ظفر مي گويد.” كوروش به تنهايي در حال استحمام است و معتقد است كه در اينجا دستشويي تميز وجود ندارد. او يكي از امتيازات را در آشپزخانه مي گذارد و ميز صبحانه را در رختكن پهن مي كند: ! اين آشپزخانه است. به چيزي دست نزنيد! “اين آلوده است!” به كسي نمي گويد ، يادداشتي است كه روي آن برچسب وجود دارد. نوك و كتري را روي پيك نيك مي گذارد و پنير را با دو بار شستشو در وسط لواش مي مالد. وي ستود: “با اين حال ، امروزه ما بايد بيش از هر زمان ديگري مراقب سلامتي باشيم.”

ظفر عينك هاي بزرگش را روي صورتش مي گذارد و مي گويد: “ما قبل از كرونا هيچ تعريفي از كار نداشتيم. اين حمام 65 ساله است و براي من هر كاشي اينجا تصويري از يك خاطره است. اين را بخاطر بسپار! تا 100 كمد بود ، مشتري آمد و ما مجبور شديم كيف خود را در قفسه ها بگذاريم. هر دو مسئول مراقبت از كيسه ها و كيف ها بودند. براي چندين سال ، حمام هاي عمومي با دستور وزارت بهداشت بسته مي شوند ، و فقط 20 حمام وجود دارد. مشتريان ما فقط پرسنل شهرستاني هستند. بياييد در تهران كار كنيم و هفته اي يك بار براي دوش گرفتن به ما مراجعه كنيم. با اين حال ، آنها به حمام نيز نياز دارند و چند نفر در عصر براي حمام كردن. همچنين اگر آب يا گاز خيابان براي مدتي قطع شود مشتري جديدي پيدا خواهيم كرد. ما روزانه 8 مشتري و چند روز 3 مشتري داريم. “فقط چراغ وجود دارد و هزينه آب ، برق و گاز كسر نمي شود. “

آيا داري

آب خالي

20 تومان.

ظفر با كارت مشتري مي گويد كه من فقط از صبح اين مشتري را دارم. نرخ حمام 45 دقيقه اي 15 تومان و نرخ شستشو 2000 تومان است. آيا با اين ميزان پس انداز قضاوت مي كنيد كه آيا در اينجا نوري وجود دارد؟ “ما بدون اين حمام چه مي كرديم؟” مرد جوان مي گويد كيسه پلاستيكي را محكم گرفته است. من يك سال است كه براي كار از مالايا به تهران مي آيم. من در مغازه در و ويترين كار مي كنم و شب ها آنجا مي خوابم. من هم هفته اي يك بار ميام غسل كنم. در اين منطقه فقط يك حمام وجود دارد. هر وقت مي آيم لباس هايم را مي شويم و سقف مغازه را پهن مي كنم. “بگذاريد نور براي هميشه در اينجا بماند.”

به حمام ديگري مي روم. حمام ونوس كه شباهت زيادي به حمام ندارد و بيشتر به انبار زباله شباهت دارد و به يك باره قابل تحقق است. با اين وجود در اينجا خبري از مشتري نيست. درهاي چدني ، كاشي هاي شكسته و يك محافظ قديمي كه روي تخت كناري افتاده است. وقتي مرا مي بيند ، فكر مي كند مشتري فوراً آمده و برخاست. روي ديوار خواندم: “معتادان در حمام عمومي ممنوع هستند.”

ميگه اينجا رو نگاه نكن! حمام ناهيد 60 سال پيش به خودي خود آمد. نام وي سيد رئوف است و چهل سال است كه در ونوس كار مي كند. او در اينجا بازنشسته شده و چندين سال است كه در اينجا نگهباني مي كند و اگر مشتري دستشويي باشد ، يك درجه معرفي مي كند: “در آن زمان 16 نفر در اين حمام كار مي كردند و همه ما بيمه شده بوديم. من از ابتدا نگهبان نبودم ، تكنسين بودم و در موتورخانه دستشويي كار مي كردم. كار من اين است كه در ظرف آهني كه تا ارتفاع متر گرم شود آتش بزنم و مراقب باشم كه آب سرد نشود. گلدان بزرگ چدني آب را تا 10 روز گرم نگه مي دارد و با فشار زياد وارد لوله ها مي شود. آيا شما اعتقاد داريد كه در دهه 60 ما بايد نيمه شب دستشويي را باز كنيم؟ در غير اين صورت مشتري عقب مي ماند. يك بار در نيمه شب ، چند افسر پليس به مرد جواني كه گوني در دست داشت ، مشكوك شدند و فكر كردند او يك سارق است. مرد قسم مي خورد كه از دستشويي آمده است اما آنها اعتقادي ندارند و مي گويند كدام حمام نيمه شب باز است؟ سرانجام آن شخص مأموران را به اينجا آورد و ما گفتيم حال او خوب است. با ديدن رنگ پريدگي مرد گفتم كه اين آقا مشتري ماست ، زيرا ساكت ترين ساعت نيمه شب است ، او معمولاً در اين ساعت مي آيد. “آيا شما اعتقاد داريد كه من هنوز هم مي توانم در خلوت سر مشتري فرياد بزنم ،” آقاي روف ، خشك كن ، آن را شامپو بزن ، تراش!

سعد رئوف به ديوار حمام رنگ پريده اشاره مي كند و مي گويد: “فقط درجه es در 1 حمام كار مي كند و بخشي كه مي بينيد در اين حالت است. از مدت ها قبل اوضاع به همين منوال بوده است و خبري از مشتري يا حمام 15 سال پيش تعطيل شد و اكنون انباري براي توليد كاشي و سراميك است. به هر حال شما بايد از جايي درآمد كسب كنيد و راهي وجود ندارد. حمامهاي زهره در تهران مشهور بودند. سخت تلاش كردند براي دريافت مجوز تخريب ، اما آنها تسليم نشدند. حمام عمومي فقط براي اصلاحات جديد مجاز است. اكنون ، هر دو ماه ، قبض گاز 500000 تومان است. در روزهاي گذشته ، ما يك گلدان چدني را با روغن سياه ، و اين بي فايده خواهد بود. 200 مشتري در روز وجود داشت و ما وقت خراشيدن نداشتيم. “اميدوارم مقامات شهرستان از ما حمايت كنند تا بتوانيم حمام را دوباره بازسازي كنيم.”

از 70 حمام باقيمانده در تهران ، اگر آنها مشكلات حسن نيت ، مالكان و مستاجران را برطرف كنند ، مي توانند براي پاك كردن اين ميراث باستاني ايرانيان از روي زمين ، معاف كنند.

سعد مهدي سجادي ، رئيس اتحاديه بخاري ها ، سوناس و ماساژ گفت: “مشكلات حمام عمومي با معرفي يارانه هاي هدفمند در ژانويه 1989 آغاز شد:” از زمان اجراي اهداف يارانه ، سطح آب 30 برابر افزايش يافته است. يعني يك متر مكعب آب كه 25000 تومان بود ، 800000 تومان شد. اين روند افزايشي بخش همچنان ادامه دارد. البته ، اين فقط آب نيست ؛ فاضلاب و گاز به هزينه حمام عمومي اضافه شد. حالا با اين وضعيت ، از چند نفر پول حمام بگيريم؟ كساني كه از حمام عمومي استفاده مي كنند قشر بسيار ضعيفي از جامعه هستند و حتي توانايي پرداخت 25000 تومان حمام را ندارند. در اين شرايط ، تداوم حمام عمومي از نظر اقتصادي توجيه پذير نيست. ناآگاهي از استحمام عمومي توسط مقامات شهري ، تركيه حمامي عمومي به نام “پايگاه تركيه” ايجاد كرده و تركيه حمامي عمومي به نام خود ثبت كرده است. وي افزود: اخيراً يك ايراني در فرانسه حمام رسمي ساخت و مورد توجه بسياري از فرانسوي ها قرار گرفت و فرانسويان براي استفاده از اين حمام 35 يورو پرداخت كردند.

من از انبار كاشي و سراميك بيرون آمدم و به دنبال دودكش شما در حمام مي گشتم. “هيچ دود از پشت بام وجود ندارد و هيچ كس با گوني به دستشويي نمي آيد.”

انتهاي پيام

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.