بابك به پرونده قتل خرمدين اشاره كرد كه منجر به افشاي قتل خواهر و داماد اين خانواده شد ، يك آسيب شناس در حال بررسي ريشه هاي جرم داخلي. گللامرضا عليزاده در مصاحبه با دنياي 77 گفت ، در Homesides and Family Crime Analysis ، وي گفت: در پرونده هاي آسيب اجتماعي متغيرهاي متنوعي وجود …
پشت پرده جنايات خانوادگي – دنياي 77 https://d77.ir/پشت-پرده-جنايات-خانوادگي-دنياي-77/ دنياي 77 Thu, 20 May 2021 03:57:36 0000 حوادث و رويداد https://d77.ir/پشت-پرده-جنايات-خانوادگي-دنياي-77/ بابك به پرونده قتل خرمدين اشاره كرد كه منجر به افشاي قتل خواهر و داماد اين خانواده شد ، يك آسيب شناس در حال بررسي ريشه هاي جرم داخلي. گللامرضا عليزاده در مصاحبه با دنياي 77 گفت ، در Homesides and Family Crime Analysis ، وي گفت: در پرونده هاي آسيب اجتماعي متغيرهاي متنوعي وجود …
بابك به پرونده قتل خرمدين اشاره كرد كه منجر به افشاي قتل خواهر و داماد اين خانواده شد ، يك آسيب شناس در حال بررسي ريشه هاي جرم داخلي.
گللامرضا عليزاده در مصاحبه با دنياي 77 گفت ، در Homesides and Family Crime Analysis ، وي گفت: در پرونده هاي آسيب اجتماعي متغيرهاي متنوعي وجود دارد كه هر يك از آنها بخشي از معماي جرم اجتماعي است. در واقع ، مي توان گفت كه گاهي اوقات چندين متغير و نسبت آنها در كنار هم منجر به جرمي مي شود همانطور كه در مورد خانواده خرمدين مشاهده كرديم.
وي ادامه داد: “وظيفه جامعه شناسان و آسيب شناسان در اين شرايط شناسايي تغييرات اجتماعي و بررسي حوزه هاي نفوذ در هر يك از اين موارد است.” بايد ديد چه عواملي باعث مي شود والدين فرزندان خود را بكشند و آنها را به طرز وحشتناكي تحريف كنند way اينها موارد مهمي هستند كه نبايد ناديده گرفته شوند.
اين آسيب شناس اين رفتارها را متاستاز براي سرطان در بدن انسان توصيف و بيان كرد: اين رفتارها ناشي از تجمع متغير و وقايع ناگهاني است.
وي با اشاره به آمار قتل هاي خانگي در كشور گفت: ما مشاهده كرديم كه تعداد زيادي از قتل ها در منابع رسمي مانند پليس و دادگستري مربوط به قتل هاي خانگي است. اين مركز تهديدي جدي براي سلامت كانون خانواده است و سازمانهايي كه از اين مركز حمايت مي كنند بايد اقدامي انجام دهند تا خانواده همچنان به عنوان يك محيط امن و مطمئن و محل امنيت و آسايش اعضاي خانواده ادامه يابد. خانواده به عنوان محلي عمل مي كند كه اعضاي خانواده در مواقع بروز مشكلات و پريشاني به آنها پناه مي برند و اعضاي ديگر از تمام منابع خود براي حل اين مشكل استفاده مي كنند. بنابراين ، نبايد اجازه داد كه خانواده ضعيف شود.
هفت دليل براي قتل خانوادگي
عليزاده علل پيدايش و تأثير قتل خانوادگي را توصيف مي كند و آن را به هفت عامل اصلي تقسيم مي كند: عوامل فرهنگي ، اجتماعي ، سياسي ، اقتصادي ، رواني ، قانوني و خانوادگي ، اين عوامل منجر به قتل يا ساير خشونت هاي خانوادگي مي شود.
وي مسئله اول را به عنوان يك عنصر فرهنگي در نظر گرفت: “اين عوامل شامل شكاف نسلي ، درگيري و تضاد ارزشها در بين اعضاي خانواده است.” در حقيقت ، وقتي اعضاي خانواده مجبور مي شوند براي مدت طولاني و چندين سال در كنار هم بمانند. آنها بايد به ارزشها و اعتقادات يكديگر احترام بگذارند ، اما اگر اين مورد توجه نشود ، شكاف نسلي بين اعضاي خانواده بيشتر مي شود و طولاني شدن زندگي كودكان با والدين آنها حتي مي تواند منجر به اين درگيري جبران ناپذير شود.
اين آسيب شناس ادامه داد: در برخي از اين موارد پيشنهاد مي شود كه فرزندان استقلال خود را از خانواده مشروط از نظر ازدواج و تشكيل خانواده ايجاد نكنند و اگر تا سن پيري با خانواده زندگي مي كنند و اين مشكلات را دارند ، آنها را از محيط زندگي جدا كنيد. انجام دادن زيرا در اين شرايط ، عشق و علاقه كم كم به تحقير و نفرت تبديل مي شود و روابط حساس و دوست داشتني را در خانواده كم رنگ مي كند.
عليزاده افزود: درگيري مي تواند در انتخاب سبك زندگي و سبكي متفاوت از خانواده مشكل ايجاد كند ، به عنوان مثال ممكن است جوانان بخواهند تا نيمه شب تلويزيون تماشا كنند و والدين نيز صبح خيلي زود بخوابند. انتظارات والدين بيش از حد از فرزندانشان نيز به همان فرهنگ طبقاتي منتقل مي شود. بعضي اوقات والدين به دليل همين انتظار زياد و حتي در بعضي موارد حتي زبان داشتن با والدين با فرزندشان صحبت مي كنند و شكست خود را به گردن شخص ديگري مي اندازند. اين پديده اي است كه در آن والدين شكست فرزندان خود را ناشي از بي كفايتي و عدم كفايت آنها مي دانند و آنها را تحقير مي كنند و يا فرزندان خود را جدا از والدين مي خوانند.
به گفته مدرس اين دانشگاه ، تفاوت در نحوه گذراندن اوقات فراغت متفاوت والدين و فرزندان در خانواده مي تواند باعث ناراحتي هر دو طرف شود و باعث بروز مشاجرات و مشاجرات در خانواده شود.
اين آسيب شناس اجتماعي موضوع دوم را يك عامل اجتماعي دانست و گفت: اكنون تاج گسترش يافته است. اين مشكل مي تواند به يكي از دلايل تشديد اختلافات و درگيري هاي خانوادگي تبديل شود. شيوع اين ويروس بسيار بيشتر از قبل باعث متوقف شدن والدين و فرزندان و همچنين كودكان در خانه شده است. در اين شرايط ، همه از استرس رنج مي برند ، انتشار اخبار منفي در مورد اين بيماري در سراسر جهان و وضعيت جهان باعث كاهش لبه تحمل مردم مي شود و درگيري ها به دليل كاهش لبه تحمل افزايش مي يابد.
عليزاده افزود: بسياري از افراد به دليل كرونا كار خود را از دست داده اند. اين افراد ديگر درآمدي ندارند و طبيعي است كه هر شهروندي وقتي مي بيند تعادلي بين اهداف اجتماعي و ابزار دفع وي وجود ندارد و چنين حوادثي بيشتر در محيط خانه اتفاق مي افتد ، پرخاشگر و خشن باشد. در اين شرايط دولت نياز دارد تا حمايت اجتماعي كافي از خانواده ها ، بدون برخي از مسئوليت هاي آنها در قبال مردم ، فراهم كند.
وي عوامل اقتصادي را از ديگر عوامل برشمرد و گفت: بيكاري و ناتواني در درآمد فرزندان منجر به وابستگي اقتصادي به والدين مي شود. حال يك فرد بيكار 40 ساله را تصور كنيد. والدين چنين افرادي اكثراً بازنشسته هستند و مشكلات مالي زيادي دارند ، حال اگر همين فرد بخواهد فقط ساندويچ بخورد ، چقدر بايد بپردازد و اين مشكل مي تواند بحران و استرس مضاعفي را در خانواده ايجاد كند و متعاقب آن ايجاد كند. دعوا و درگيري. وقتي خانواده اي از نظر مالي برخي از منابع را نداشته باشد و تحت فشار قرار گيرد ، اين فشار باعث درگيري مي شود و هر دو طرف فشار عاطفي به يكديگر وارد مي كنند.
به گفته عليزاده ، اين كشور داراي نابرابري اقتصادي شديد و چند ميليارد نفري است و اكثريت اين افراد داراي مشكلات اقتصادي شديدي هستند كه باعث ايجاد استرس در خانواده ها مي شود. در اين شرايط طرفين مي توانند يكديگر را تخريب و تحقير كنند و يكديگر را بخاطر ايجاد اوضاع بد اقتصادي در خانواده مقصر بدانند. در جامعه اي با نابرابري طبقاتي ، اين نابرابري وارد خانواده مي شود و حتي در صورت افزايش تنش و حتي افزايش سطح خشم ، منجر به جرم مي شود.
اين آسيب شناس اجتماعي مي گويد: تورم و تورم در جامعه لبه تحمل را كاهش مي دهد و تحريك پذيري عصبي را افزايش مي دهد و در نتيجه باعث افزايش تنش در بين اعضاي خانواده مي شود. تورم و گراني در جامعه ميزان تنش را افزايش مي دهد و وقتي فرزندان خانواده بزرگ مي شوند ، اختلافات لفظي و جسمي بين اعضاي خانواده را افزايش مي دهد.
عليزاده همچنين يكي از دلايل را دلايل سياسي عنوان كرد و گفت: تنش بين والدين يا فرزندان ، حتي بين دو فرزند ، به ويژه در شرايطي كه در خانواده بسيار تعطيل است ، چنين مشكلاتي را ايجاد مي كند. موافقت و مخالفت با نظرات فرزندان و والدين ، بي احترامي به سلايق و اعتقادات سياسي ، اختلاف نظرها در مورد كشور و آينده آن ، مهاجرت و … از اين موارد است.
وي در تشريح مباحث مربوط به عوامل روانشناختي گفت: افسردگي ميزان تحمل افراد را كاهش مي دهد و در نتيجه پرخاشگري را افزايش مي دهد. ميزان خشونت در بخشي از جامعه ما بسيار زياد است و متأسفانه در فيلم هاي تلويزيوني كمتر به دلسوزي و محبت طرفين توجه مي شود. در خارج ، مردم رفتار خشونت آميز را مي بينيم. بنابراين وقتي لبه تحمل پايين مي آيد و اختلالات رواني افزايش مي يابد ، بايد انتظار مشكلات زيادي در روابط بين فردي را داشته باشيم.
اين استاد دانشگاه كاهش اعتماد اجتماعي به يكديگر و از بين رفتن اعتماد خانواده به يكديگر را كاهش تاب آوري ذهني افراد در محيط خانواده عنوان كرد و گفت: اين اتفاقات در نهايت منجر به بيماري روحي و حتي جسمي خواهد شد.
عليزاده همچنين به دلايل قانوني به عنوان ششمين عامل قانوني اشاره كرد و افزود: دلايل قانوني از جمله انتقام نگرفتن از پدر در صورت قتل فرزند و مجازات والدين براي فرزندان به دليل چنين مواردي مي تواند مجازات بيشتري باشد.
وي آخرين دلايل شرافت و وضعيت خانوادگي را عنوان كرد و گفت: “اين رفتار عمدتا در مورد دختران يا پسران كه رفتار آنها با معيارهاي اجتماعي يا خانوادگي مطابقت ندارد مورد استفاده قرار مي گيرد. متأسفانه اقوام و قبايل نيز خشونت را تأييد كرده اند. و قتل هاي ناموسي. ”
اين آسيب شناس اجتماعي با اشاره به پرونده خانواده خرمدين گفت: در اين پرونده والدين به يك يا چند دليل توانستند اين جرم را عليه دختر ، داماد و پسر خود انجام دهند. با اين حال ، چون پرونده هنوز به اتمام نرسيده است ، ممكن است زوجين با تشخيص پزشكي قانوني داراي اختلال رواني باشند كه بايد توسط روانشناسان بررسي شود.
به گزارش دنياي 77 ، بابك خرمدين يك كارگردان سينما بود كه صبح يكشنبه ، اول ماه مه ، جسد مثله شده خود را از يك زباله در شهر اكباتان كشف كرد. روز بعد ، والدين اين كارگردان 47 ساله سينما بدون هيچ گونه ابراز پشيماني به جرم خود اعتراف كردند. جامعه شوكه شد وقتي پدر بابك خرمدين شامگاه سه شنبه ، اول ماه مه ، با درگيري همسرش به دو جنايت ديگر اعتراف كرد و گفت كه او داماد خود را در سال 1990 و 1999 كشته است و او دختر بابك را چپ كرده است.
انتهاي پيام