پنجشنبه ۳۱ خرداد ۰۳

ترمزها مقصرند – ايواره

اطلاعات جامع و تخصصي در حوزه لوازم خانگي و آشپزخانه را در اينجا جستجو نماييد

ترمزها مقصرند – ايواره

۷ بازديد

بسياري از اتوبوس ها در جاده مرگ پيچ خورده و مسافران خود را در غبار روزهاي مه آلود به سفرهاي خود برگردانده اند. از بين آن كاروان ها ، گرماي برخي از سفرها هرگز فراموش نمي شود. به گزارش ايواره ، اين روزنامه شهرنشين وي نوشت: “التهاب تاول روي پوست قلب است ؛ وقتي جاده …

منبع: خبرگذاري ايواره
ترمزها مقصرند – ايواره

ترمزها مقصرند – ايواره https://evarah.ir/2021/07/ترمزها-مقصرند-ايواره/ ايواره Fri, 23 Jul 2021 13:46:50 0000 عمومي https://evarah.ir/2021/07/ترمزها-مقصرند-ايواره/

بسياري از اتوبوس ها در جاده مرگ پيچ خورده و مسافران خود را در غبار روزهاي مه آلود به سفرهاي خود برگردانده اند. از بين آن كاروان ها ، گرماي برخي از سفرها هرگز فراموش نمي شود. به گزارش ايواره ، اين روزنامه شهرنشين وي نوشت: “التهاب تاول روي پوست قلب است ؛ وقتي جاده …

منبع: خبرگذاري ايواره
ترمزها مقصرند – ايواره

بسياري از اتوبوس ها در جاده مرگ پيچ خورده و مسافران خود را در غبار روزهاي مه آلود به سفرهاي خود برگردانده اند. از بين آن كاروان ها ، گرماي برخي از سفرها هرگز فراموش نمي شود.

به گزارش ايواره ، اين روزنامه شهرنشين وي نوشت: “التهاب تاول روي پوست قلب است ؛ وقتي جاده ها دست به دست هم مي دهند تا فاصله ها را برجسته كنند. اتوبوس در منحني گم مي شود و خون روشن ترين دليل است كه اين روزها مي دانيم. ريحان شمال غربي را پر مي كند و عروسها رنگ غالب پيراهن را سفيدتر نمي دانند. اكنون اتوبوس مرگ سنگ را خرد مي كند. شاهدان حباب در قلب خود دارند و روزنامه ها با حروف سياه خود را به منحصر به فردترين خطوط مرگ دوستان تبديل مي كنند. من در مورد آنها مي نويسم مرگ ، درباره اتوبوس ها و كساني كه زير سايه سفر به خيابان ها مي آيند ؛ بازگشتها برگشت ناپذير است. از سالهايي كه اتوبوس مرگ حافظه نويسندگان را به دست گرفت ، تا ماهي كه مرگ پس از نجات دهنده سربازان و جنگجويان علمي را هدف قرار داد طبيعت ، روزنامه نگاران ، بسياري از اتوبوس هاي پيچ خورده در جاده مرگ مسافران را به سفرهاي غيرقابل برگشت به غبار روزهاي مه آلود مي برد. از آن كاروان ها ، گرماي برخي از سفرها هرگز فراموش نمي شود .

2 جولاي 1400؛ پول نقد

حدود 30 نفر بودند. 20 روزنامه نگار و بقيه از ستاد احياي درياچه اروميه و تعدادي از سازمان محيط زيست هستند. برنامه سفر آنها باريك بود. تا ساعت 6 عصر كه در اطراف حادثه ايستادند. ستاد احياي درياچه در انتظار مرگ بود. وقتي بوي بالش سوراخ هاي بيني اش را پر كرد ، اتوبوس جاده هاي فرعي را انتخاب كرده بود كه به آنها بپيچد. خاكي و باريك ، يك طرف دره و طرف ديگر صخره. همه از سرعت كم اتوبوس شكايت داشتند. اعضا و افسران روابط عمومي با اتومبيل شاسي بلند به جلو مي رفتند. در همين زمان بود كه كسي فرياد زد تا كمربندهاي خود را ببندد. صندلي هايي بود كه كمربندي نداشت. يكي فرياد زد: “برو به كوه ، اتوبوس سخت به سنگ برخورد كرد.” ابتدا شيشه ها شكسته شد ، سپس اتوبوس پياده شد و ماشين چرخيد. سرنگون شدند. همه چيز در 30 ثانيه اتفاق افتاد. بعضي ها از اتوبوس پياده شدند. مهشاد كريمي و ريحانه ياسيني در آن سفر زير پيكر سنگين اتوبوس مرگ باقي ماندند. بسياري ديگر زخمي شدند و بسياري از ما در سفر به مرگ جان باختيم.

3 ژوئيه 1400؛ خيابان دهشير

جاده دهشير به آباده داراي شيب تندي است كه براي رانندگان كاملاً شناخته شده است. اما در آن روز راننده اتوبوس متوجه شيب زماني شد كه ترمزهايش كار نمي كردند. در شيب تند ، سربازان بوي مرگ مي دادند. كساني كه بخشي از زندگي خود را به وظيفه دانش و علم سپري كرده بودند. اتوبوس مسافربري ، در لحظه مرگ ، پس از توقف يك كاميون باري در كنار جاده ، با سرعتي نزديك به 145 كيلومتر تصادف كرد. اما همه اين تماس ها در يك كلمه ساكت مي شوند. متاسفيم. پس از كلمه “متاسفم” ، سه سرباز معلم اكنون به خاك سپرده شدند ، يك افسر پليس كه مسئول حفاظت از امنيت سربازان است و يكي از ساكنان تريلر و 34 نفر ديگر كه از آباده به آباده سفر مي كردند تا خود را تسليم كنند. ابتداي آموزش خدمات آنها مملو از خون است. در اين بيانيه آمده است: “اتوبوس شخصي و راننده نيز غيرنظامي هستند.” وي افزود: “يكي از دلايل ورود دادگاه نظامي نظارت بر وضعيت مجروحان و همچنين كمك به روند تحقيقات براي يافتن دلايل حادثه ، شناسايي مجرمان و جلوگيري از حوادث مشابه است.”

10 جولاي 2016؛ سنندج

اين بار مخزن سوخت يك اتوبوس مسافربري سنندج – تهران را هدف قرار داد. سنندج يك بار با چشمان خود ديد اتوبوس مسافربري او آتش گرفته است. 11 نفر كشته و 5 نفر زخمي شدند. دليل آن اقدام غيرقانوني راننده اتوبوس در سوار شدن به مسافر بود. به دليل شدت سوختگي ، اجساد قابل شناسايي نبودند و آزمايش هاي DNA اسامي قربانيان را نشان داد. نقص فني در ترمزهاي مخزن سوخت دليل اين حادثه بود.

۴ دي ۱۳۹۷؛ تهران

به نام اين ايستگاه توجه كنيد. “كتابخانه ها”! نزديك اين ايستگاه بود كه ترمزها از كار افتادند. همان خويشتنداري كه دانشجويان دانشگاه علوم تحقيقات تهران را در مسيري كوتاه همراهي كرد و همه ما را با شوك بزرگي روبرو كرد. اتوبوس واژگون شد. 10 كشته و 28 زخمي در دانشگاه باقي مانده اند. بسياري از مجروحان آن روز در سالهاي بعد تحت درمان قرار گرفتند. به گفته دانشجوياني كه براي هميشه در گوشه اي از ترس حادثه را حمل مي كنند ، اتوبوس نزديك ايستگاه كتابخانه دانشگاه ، پس از عبور از تصادف ، شتاب گرفت و ناگهان به گوشه اي پريد. اتوبوس مصرفي يكي از گروه هاي مصرفي دانشگاه است كه هرگز ايمني مناسبي نداشته است. پس از آن بود كه راه فرار از بي مسئوليتي برخورد راننده اعلام شد. اما دليل آن زياد مشخص نشد و مقامات اورژانس تهران و دانشجويان زنده مانده آن را تكذيب كردند.

10 سپتامبر 2017؛ فارس

آنها بايد بسيار خوشحال بودند. اردوها اينگونه است. كلي خاطرات و غذا در خود دارد. حيف براي آن سرهاي پرشور دانشجويان كه هرمزگان را به مقصد ارتش شيراز ترك كردند. نزديك داراب در استان فارس بود كه استان هرمزگان اعضاي گروه فرزانگان خود را كه شامل اعضاي يك سازمان دانش آموزي دوره متوسطه اول و متوسطه براي شركت در ارتش قطب ملي بود ، از دست داد. 9. يك نفر كشته و 34 نفر زخمي شدند. گزارش شده است كه سيزده نفر به شدت زخمي شده اند. ديگري در صحنه جان باخت. مربي و كمك راننده نيز در اين حادثه جان خود را از دست دادند.

2 جولاي 2016؛ ني ريز

در ساعت 1:20 بامداد در محور ني ريز – فارس ، سربازان پادگان صفر پنج كرمان كشف كردند كه سوار اتوبوس مرگ شده اند. اما اين حادثه فرصت زيادي براي پياده شدن به قربانيان خود نمي دهد. در نتيجه 14 سرباز و 6 راننده جان خود را از دست دادند و 60 نفر زخمي شدند. با اين حال ، علت انحراف از جاده و ناتواني راننده بود. منصور صفري ، دانش آموخته دانشگاه صنعتي همدان نيز در همين اتوبوس درگذشت. اما يادشان دو روز بعد در تفسير نمايش “ضرب و شتم مجلس” به نويسندگي بهرام بيضايي و كارگرداني محمد رحمانيان در سالن اصلي تئاتر شهر گرامي داشته شد و براي هميشه ضبط شد.

17 مارس 1997؛ لرستان

ما چندين سال است كه مريم ميرزاخاني را از دست داده ايم. بازماندگان اتوبوس دانشجويي دانشگاه شريف. اما در بين اين دو تاريخ سود و زيان ، نبوغ رياضي جهان متولد شد. آخرين ماه سال 1997 بود كه مردم ايران شوك بزرگي را در حافظه زنده خود تجربه كردند. اتوبوس با دانشجويان بزرگوار تصادف كرد. هفت دانشجوي دانشگاه صنعتي شريف ، نوابغ كشور در راه بازگشت از بيست و دومين دوره مسابقات رياضي كه در دانشگاه شهيد چمران اهواز برگزار شد ، به خاك سپرده شدند. علاوه بر اين ، دو عضو هيئت علمي و دو راننده اتوبوس كشته شدند. اتوبوسي كه با قرائت هاي شاعرانه و شاهنامه خواني به تهران نزديك مي شود ، ناگهان از زندگي منحرف شد. شش نفر از آنها در نخبگان رياضي دانشگاه صنعتي شريف به خاك سپرده شدند. افرادي مانند رضا صادقي ، دارنده مدال طلاي المپيك جهاني ، آرمان بهراميان ، عليرضا سايهبان و علي حيدري ، فريد كابلي ، مجتبي مهرآبادي و مرتضي رضايي ؛ دانش آموزاني كه به عنوان برندگان المپيادهاي رياضيات ملي و بين المللي ثبت نام كرده اند.

انتهاي پيام

منبع: خبرگذاري ايواره
ترمزها مقصرند – ايواره

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.