به هيچ نقشي نه نمي‌گويم تا زندگي‌ام بچرخد!

به گزارش ايواره ، كاظم حاجيرزاد بازيگر سينما و تلويزيون گفت: پدرم راننده كاميون بود و من كودك كار بودم. وقتي تجربه تماشاي اولين فيلم با تصوير روي صفحه نقره اي را تجربه كردم ، مي خواستم بازيگران آن فيلم باشم. اسكار و المپيك ديدار من بود. من هم مانند همه كساني كه مي خواستند قهرمان شوند ، من هم مي خواستم قهرمان سينما باشم.
وي درباره علاقه اش به بازيگري در دوران كودكي توضيح داد: “در دوران كودكي ، ما در آستانه ورود به مدرنيسم بوديم ؛ در آن زمان سينما آمد و پدرم ما را به سينما برد ؛ يعني وارد مرحله مدرن شديم. پدرم يك كارگر فكري ، بنابراين خانواده من پس از شروع بازيگري با من مخالفت نكردند.
بازيگر سريال مختارنامه افزود: به دنبال راهي بودم تا وارد عرصه بازيگري شوم. بعد از خواندن كتاب متوجه شدم كه بايد تحصيل كنم. من شش اثر با معلمم تهيه كردم و سپس در سال 1961 در سايه همسايه به تلويزيون آمدم.
“تكنيك او در تمام كالج ها آموزش داده مي شود ؛ البته هنرمنداني مانند لي استراسبرگ و اليا كازان چيزي به اين سبك اضافه كرده اند و بر اين اساس آن را تغيير داده اند ، اما ريشه هاي بازيگري در اكثر نقاط جهان يكسان است و در همه آموزش داده مي شود. مدارس
وي ادامه داد: دنياي هنر بي پايان است و هيچكس نمي تواند بگويد به اوج خود رسيده است اما من در راه قله هستم و اميدوارم. من بازيگري را در زمان خوبي شروع كردم ، اما هر دوره رابطه خاص خود را داشت. در گذشته سينما سينماي خاصي بود. دلايل جذب بازيگران به سينما دوستي ، پول و شانس بود ، اما در دوره پس از انقلاب قضيه متفاوت بود. بعد از انقلاب تئاترها وارد سينماها شدند و به اين ترتيب من موفق شدم وارد عرصه شوم.

حاجيرزاد كه مهمان برنامه تلويزيوني شبنيشي بود در مورد دلايل سوپراستار نبودن گفت: ما بزرگتر از يك فوق ستاره بوديم. اگر جوان بوديم ، در سينماي تجاري جايي داشتيم ، اما در تئاتر مانند غريبه ها با ما رفتار مي شد. آقاي قطبي ما را در تلويزيون رها نمي كرد. با تغييراتي كه پس از انقلاب ايجاد شد ، توانستيم وارد اين فضا شويم.

وي وضعيت مالي خود را فاش كرد و گفت: “هر چيزي ويژگي ها و اطلاعات خاص خود را دارد و ما بايد خود را با آن وفق دهيم”. من با 16 كارگردان تئاتر ، تلويزيون و سينما كار كرده ام. من بازنشسته وزارت مديريت ، صندوق اعتبار هنر ، با حقوق 4 ميليون دلار هستم. اگر در سينما كار نكنم ، نمي توانم زندگي ام را تغيير دهم و بايد كار كنم ، بنابراين به هيچ كارگرداني نه نگفتم. زيرا در غير اين صورت نمي توانم زندگي خود را تغيير دهم.
اين بازيگر پيشكسوت ايراني تصريح كرد: وقتي به من پيشنهاد نقش جديد مي دهند ، انگار تازه متولد شده ام. قلب ، دست ها و پاهايم هنوز جلوي دوربين مي لرزند. اين درست نيست كه بگوييم ما آموخته ايم و تمام شده است زيرا پايان درس وجود ندارد. براي كار درست بايد رنج بكشيم. ما بايد سعي كنيم و هر شخصيتي را كه مي سازيم تمرين كنيم. برخي ارزش آن را مي دانند و برخي نمي دانند.

حاجيرزاد در مورد نقش هايي كه آرزوي بازيگري اش را داشت گفت: همه نقش هاي شكسپيري آرزوي همه بازيگران جهان است. من خيلي دوست دارم “شاه لير” باشم. جواد عزتي در سريال زخم كاري نقش بسيار حرفه اي ايفا مي كند.
وي ادامه داد: براي من فرقي نمي كند كه چه نقشي را بازي كنم زيرا اين شغل من است و هيچ چيز ديگري نمي دانم. نمي توانم بگويم كه اين كار را نمي كنم ، شايد چيزهايي را دوست نداشتم ، اما اين كار را كردم و سعي كردم كارگردانم را راضي نگه دارم و فكر نمي كنم كارگردان از من ناراضي باشد.
بازيگر سريال تاريخي گفت: من كارم را فقط براي خودم انجام مي دهم و شخصيت را خلق مي كنم؛ يا كارگردان آن را دوست دارد يا او آن را دوست ندارد. اگر دوست نداريد ، من شخصيت را متناسب با ذهنيت كارگردان تغيير مي دهم. هر بازيگري بايد بتواند با هر كارگرداني كار كند ، در غير اين صورت يك بار خواهد بود و سپس اخراج مي شود. هر بازيگري بايد بتواند نقش را با توجه به نياز كارگردانش خلق كند.

در پايان برنامه ، حاجيرزاد كتاب خود را كه به شكرانه از مصطفي اسكويي نوشته بود ، ارائه كرد و گفت: “برخي آن را دوست دارند و برخي از اسكويي متنفرند ، اما من همه از معلمم سپاسگزارم كه الفبا را به من آموخت. زندگي و بازيگري. “من كتابم را گردآوري كرده ام.

برنامه گفتگو “فرود شب” به كارگرداني عبدالرضا اميراحمدي و محمد سلوكي هر هفته از دوشنبه تا جمعه ساعت 23:30 به وقت تهران به تهيه كنندگي كاوه اميري جاويد و يوسف باچري از روي آنتن زنده شبكه جام جم پخش مي شود.

انتهاي پيام