پنجشنبه ۳۱ خرداد ۰۳

كدام كشور دقيق‌ترين شناخت را از ايران دارد؟

اطلاعات جامع و تخصصي در حوزه لوازم خانگي و آشپزخانه را در اينجا جستجو نماييد

كدام كشور دقيق‌ترين شناخت را از ايران دارد؟

۹ بازديد

ما ابتدا “تشخيص” و “دقيق ترين” را تعريف مي كنيم. شناخت يعني درك يك پديده يا جامعه آنگونه كه بايد “نيست”. احتمالاً هيچ ملتي به اندازه انگليسي ها كنجكاو نيست كه پديده هاي “متفاوت و متناقض” را درك كند. دولت و محقق انگليسي داراي توانايي فكري براي تمايز موضوع مورد مطالعه از سيستم اعتقادات و …

منبع: خبرگذاري ايواره
كدام كشور دقيق‌ترين شناخت را از ايران دارد؟

كدام كشور دقيق‌ترين شناخت را از ايران دارد؟ https://evarah.ir/2021/09/كدام-كشور-دقيق‌ترين-شناخت-را-از-ايران/ Sun, 19 Sep 2021 12:21:24 0000 عمومي http://mail.evarah.ir/2021/09/كدام-كشور-دقيق‌ترين-شناخت-را-از-ايران/

ما ابتدا “تشخيص” و “دقيق ترين” را تعريف مي كنيم. شناخت يعني درك يك پديده يا جامعه آنگونه كه بايد “نيست”. احتمالاً هيچ ملتي به اندازه انگليسي ها كنجكاو نيست كه پديده هاي “متفاوت و متناقض” را درك كند. دولت و محقق انگليسي داراي توانايي فكري براي تمايز موضوع مورد مطالعه از سيستم اعتقادات و …

منبع: خبرگذاري ايواره
كدام كشور دقيق‌ترين شناخت را از ايران دارد؟

ما ابتدا “تشخيص” و “دقيق ترين” را تعريف مي كنيم. شناخت يعني درك يك پديده يا جامعه آنگونه كه بايد “نيست”. احتمالاً هيچ ملتي به اندازه انگليسي ها كنجكاو نيست كه پديده هاي “متفاوت و متناقض” را درك كند. دولت و محقق انگليسي داراي توانايي فكري براي تمايز موضوع مورد مطالعه از سيستم اعتقادات و آرزوهاي خود است: او سعي مي كند موضوع را همانطور كه هست و با منطق خود موضوع بدون پذيرش آن درك كند. در روند اين شناخت ، او به دنبال تغيير موضوع نيست. نظريه تغيير انگليسي بر اين اصل استوار است: چرا ديگران را در اصل تغيير مي دهيم؟ آيا يك هندي ، چيني يا قطري مي تواند وارد دنياي ذهني و عيني يك انگليسي شود و سفر كند؟ چه چيزي پول و منابع را براي تغيير جوامع ديگر هزينه مي كند؟ به اين ترتيب ، انگليسي ها به راهروهاي پيچ و خم مي روند (مارپيچذهن سوژه به دنبال كشف و استخراج سيستم “كنش-واكنش” او با جامعه شناسي و روانشناسي است. او به دنبال خوب و بد ، اشتباه و درست ، عاقل و نادان ، موفق و ناموفق و امثال آن نيست. دانش دقيق يعني: حسابرس چه نظري دارد؟ چه چيزي براي او مهم است؟ علت عصبانيت او چيست؟ علت خوشحالي او چه مي تواند باشد؟ اولويت ذهن او چيست؟ منابع رضايت و نارضايتي او چيست؟ و شايد مهمتر از همه ، تعريف موضوعي زندگي چيست؟ زبان انگليسي سعي مي كند با دقت و دقت عيني ، مستقل از ذهنيت خود ، پاسخ هاي قابل اعتمادي پيدا كند ، زيرا تغيير و شبيه به خلق و خو ، آداب و رسوم ، سنت ها و باورهاي ساير ملل بسيار دشوار و حتي غيرممكن است. هدف از شناخت عميق اجتماعي و رواني موضوع چيست؟ هدف اين است كه دايره اي تشكيل شود كه در آن خود و مخاطب در آن حلقه مشترك علايق مشترك را تعيين كرده و با درصد هاي مختلف به آنها پي ببرند.

نكته كليدي در بحث فوق اين است كه يك كشور تا چه اندازه توانسته است مخاطب را خارج از تعصبات ، ارزشها و كليشه هاي خود درك و تحليل كند. پيش زمينه ها يا تصورات عمدي به سادگي با گيج كردن ديگران از طريق لنزهاي آنها. ترسيم دنياي ديگران و پيوند دادن نكات رفتاري با نقشه ذهني بزرگ يك فرد يا ملت ، خود تخصص است. از قديم گفته اند كه جهان دنياي داده ها و اطلاعات است. اما شايد بتوان بر نكته بسيار مهم تري تأكيد كرد: پردازش اطلاعات برجسته تر از خود اطلاعات است (پردازش اطلاعات). انگليسي ها به آنچه نشان مي دهند اطمينان دارند ، اما وقتي در صحنه بين المللي با اختلاف و تناقض روبرو مي شوند ، به دنبال منحل كردن آن در قالب منافع خود هستند. آنها براي مطالعه اطلاعات درباره مكانها و جريانها ، سيستمهاي اعتقادي خود را تا آنجا كه ممكن است كنار گذاشته و سعي مي كنند مخاطب را از نقاط داخلي جهان درك كنند. بنابراين ، براي چندين قرن اقدام بين المللي بريتانيا ، انگليسي ها سعي نكردند ديگران را دموكراتيك كنند. در تاريخ قاجار گفته مي شود كه سفير جديد انگليس در ايران در بازار كاشان قدم مي زد و ناگهان اذان شنيده شد. از مترجم ايراني مي پرسد: اين چه صدايي است؟ وي مي گويد: دعوت مردم اقامه نماز ظهر در مسجد است. او مي پرسد: آيا اين خلاف منافع انگليس است؟ پاسخ اين است: نه ، اينها سنت ها و رسوم ديني است. سپس با آرامش مي گويد: ما با سنت اذان و مناسك عبادت و مسجد سروكار نداريم. اينها مسائل محلي است. اگر درك و پردازش اطلاعات توسط يك حسابرس فرضي صرفاً بر اساس سيستم تفكر پردازنده باشد ، تعداد خطاها افزايش مي يابد. باراك اوباما حتي در آخرين سال رياست جمهوري خود در مه 2016 ، در مصاحبه با مجله آتلانتيك ، به اشتباهات سياست خارجي و مشكل پردازش اطلاعات اشاره كرد. به دليل فناوري ، هيچ كشوري به اندازه ايالات متحده كنترل و دسترسي به داده ها در سراسر سيستم بين المللي ندارد ، اما اين دسترسي به اطلاعات لزوماً به توانايي پردازش منجر نمي شود. اغلب گفته مي شود كه پردازش داده ها نياز به مدرك دانشگاهي دارد ، اما داشتن متدولوژي بسيار مهمتر از داشتن مدرك است. تمايز بين آنچه هست و آنچه بايد باشد نياز به مهارت هاي روش شناختي و در عين حال درك عميق از نظريه هاي مردم شناسي دارد. يكي از نمادهاي مردم شناسي براي انگليسي ها اين است كه نبايد دشمن را 100٪ شكست داد زيرا مي تواند در مقطعي هر كاربردي داشته باشد. از لحاظ نظري ، هيچ انسان يا جامعه اي نمي خواهد به طور كامل شكست بخورد. برخورد با دشمن تخصصي است كه لزوماً با اخذ مدرك يا دكترا به دست نمي آيد. ضعيف ترين روش ، روش كلامي يا مدرن توييتر است. چيني ها در روابط با دوست و دشمن قدرتمندترين كشور بعد از انگليسي ها هستند. سان تزو مي گويد: وقتي دشمن كار اشتباهي انجام مي دهد ، نبايد نگران باشد. انگليسي ها و چيني ها بي صدا ترين سياستمداران را دارند و خاورميانه بيشترين خشم را دارد. به طور كلي ، ريشه عصبانيت و سر و صدا ، اعم از شخصي و سياسي ، در عدم اعتماد به نفس نهفته است.

در دوره پس از رنسانس ، بريتانيا و فرانسه 155 بار با يكديگر جنگيدند ، و حتي در حال حاضر به طور خصوصي ، آنها از يكديگر خوب صحبت نمي كنند ، اما منافع مشترك مشترك بزرگي را ايجاد كرده اند. در اصل ، تأييد يكديگر براي انسان ها و جوامع دشوار است ، اما اين منافع است كه آنها را به هم پيوند مي دهد. بنابراين ، شايد در همه كتابهاي درسي علوم انساني ، هيچ دانشي مهمتر از دانش “طبيعت انسان” نباشد. وقتي ديپلمات هاي ايراني به اعراب خليج فارس مي گويند: شما امنيت خود را خريداري مي كنيد ، اين به دنبال ضعف هاي شناختي است. اولاً ، اين افراد تاريخ نخوانده اند و با مسائل صد سال گذشته در شبه جزيره عربستان آشنايي ندارند. ثانياً ، آنها با ساختار اجتماعي و قبيله اي اين منطقه ناآشنا هستند و ثالثاً اين كشورها از چه منابع داخلي براي تأمين امنيت ملي خود برخوردارند كه مي توان از آنها انتظار داشت؟ همين بي دقتي در صحبت كردن باعث شده است كه بسياري از افراد بدبين به اين نتيجه برسند. آيا مي توان گفت پايبندي به روانشناسي گفتار و مديريت بيمار در واكنش به سياست خارجي ايران در حداقل است؟ خواننده محترم ممكن است اين انتقاد را مطرح كند كه نتيجه اين بحث حفظ وضع موجود و عدم تغيير است. پاسخ اين نقد اين است كه تغيير در زمينه آن امكان پذير است. اگر زمينه هاي فكري ، اجتماعي و ساختاري آماده و متقاعد نشده باشند ، تغيير ايجاد نمي شود. دولت فدرال آمريكا حدود 16000 شركت تابعه دارد ، بنابراين تغيير سياست به كندي انجام مي شود (اينرسي) ، در حالي كه در كشوري مانند چين يا روسيه ، تغيير سياست خارجي نتيجه مبادلات و محاسبات در گروه هاي بسيار كوچك است و تابع بوروكراسي است. گسترده نيست. دليل علمي شكست برجام ، شناخت بازيگران نظام بين الملل بر اساس الگوهاي ذهني دروني بود. در عين حال ، عدم آشنايي رسانه هاي محلي با تاريخ و ساختار بين المللي منجر به رقص و جشن هاي اوليه شد. يكي از مباني نظري جنگ و درگيري هاي بي پايان در خاورميانه اين است كه به طور كلي همه مي خواهند مانند بقيه باشند و نمي توانند حلقه هاي مشترك تشكيل دهند.

از عبارت “آنچه هست و نيست آنچه بايد باشد” ، چه نكاتي را مي توان در مورد سياست خارجي و رفتار بين المللي ايران استخراج كرد؟ چه منافع مشتركي ايران را با منطقه پيوند مي دهد؟ در روابط بين المللي امروز ، منطقه گرايي ، كه به معني روابط گسترده اقتصادي است ، بسيار رايج شده است. اما اين منطقه گرايي به پيش شرط هاي موجود در زمينه باورهاي سياسي ، فرهنگي و تاريخي بستگي دارد و بنابراين ده كشور عضو آسه آن در جنوب و شرق آسيا ، به موازات روابط تاريخي ، اجتماعي ، مذهبي و حتي اقتصادي خود ، نمونه اي از آنها هستند. چهره هاي موفق منطقه گرايي زماني جبر جغرافيايي باعث مي شد كه كشوري بدون پذيرش همسايه خود مانند كره جنوبي با چين تعامل داشته باشد. اما گاهي كشوري به دلايل مختلف در ذهن و قلب همسايه خود را مي پذيرد ، مانند كشورهاي اسكانديناوي. به نظر مي رسد حتي عراقي ها كه اشتراكات زيادي با ايران دارند در نهايت از زبان هاي خود رضايت بيشتري دارند. پاكستان تا حد زيادي خود را با اعراب خليج فارس معرفي كرده است. اعراب خليج فارس داراي مراكز مشترك زيادي هستند و با ثروت چند تريليون ، انتخاب هاي زيادي دارند و در اعماق ذهن خود ، ايران را يك جبر جغرافيايي مي دانند. جمهوري آذربايجان نيز شباهت هاي زيادي با تركيه و اسرائيل برقرار كرده است. به نظر مي رسد تركيه دائماً به دنبال فرصت است. متدولوژي دولت بايدن در هفت ماه گذشته ادغام خاورميانه بدون ايران و مديريت آن از راه دور بوده است. ايالات متحده مي خواهد از طريق ادغام اقتصادي واقعيت هاي سياسي جديدي ايجاد كند.

تجربه نويسنده با 114 كشور اين مشاهدات علمي را از نزديك نشان مي دهد كه سه كشور هند ، مصر و ژاپن ، عليرغم اطلاعاتي كه در مورد ايران امروز دارند ، واقعاً ايران را هم در سطح دولت و هم در سطح مردم مي شناسند. ايران و ايرانيان به عنوان يك تمدن ، گرچه در حال حاضر به دليل فشار غرب در حال فاصله گرفتن هستند. اما در سطح منطقه اي ، ايران كشوري بسيار خاص و خارجي است و نتوانسته منافع خود را با كشوري ببندد. به همين دليل است كه به راحتي مي توان تحريم ها را اعمال كرد زيرا منافع استراتژيك با يك كشور وجود ندارد. همانطور كه اين نويسنده در كتابي درباره سياست خارجي ايران در سال 1999 توضيح داد ، به نظر مي رسد مهمترين منبع امنيت و حاكميت ملي در خاورميانه گسترش روابط اقتصادي و تجاري گسترده است ، به طوري كه سرخپوستان با حضور 9 ميليون خليج فارس سالانه حدود 35 ميليارد دلار درآمد براي كشور خود ايجاد مي كند. اما از نظر شناختي و نظري ، گسترش چنين روابط اقتصادي در منطقه بدون كاهش تنش در روابط بين الملل امكان پذير نبود. اگر هدف كارآيي و ثبات در زندگي مردم ايران باشد ، سهم اهميت سياست خارجي در تدوين اين دكترين مي تواند به 70 درصد برسد. بنابراين ، آگاهي بين المللي از آنچه واقعيت دارد و چيست ، چه براي سياستمدار ، چه نويسنده و چه براي رسانه ، براي آينده ايران بسيار مهم است.

در پايان ، 15 كشور به ترتيب بر اساس عمق شناخت خود از فرهنگ ايران ، جامعه ايران ، سياست و روانشناسي رتبه بندي مي شوند. اين تقسيم بندي بر اساس مطالعات و مشاهدات علمي در صدها كنفرانس بين المللي توسط نويسنده در 25 سال گذشته به عنوان دانشجوي روابط بين الملل است:

گروه الف (تشخيص منحصر به فرد)

  • انگلستان
  • گروه ب (دانش عالي)

  • اسرائيلي
  • فرانسوي
  • روسيه
  • Grupi f (دانش متوسط)

  • هند
  • امارات
  • ژاپن
  • بوقلمون
  • ايتاليايي
  • آمريكا
  • آلمان
  • چين
  • گروه T. (شناخت ضعيف)

  • عراق
  • عربستان سعودي
  • كانادا
  • منبع: خبرگذاري ايواره
    كدام كشور دقيق‌ترين شناخت را از ايران دارد؟

    تا كنون نظري ثبت نشده است
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.