جمعه ۰۸ تیر ۰۳

يك روايت از عمليات ثامن‌الائمه (ع)

اطلاعات جامع و تخصصي در حوزه لوازم خانگي و آشپزخانه را در اينجا جستجو نماييد

يك روايت از عمليات ثامن‌الائمه (ع)

۷ بازديد

دود پاسگاه ما را تا فاصله 100 متري فرا گرفت و حتي جنگل را پوشانده و قسمتي از آن را آتش زد. درست 100 متر تا رسيدن به ايست بازرسي ما باقي مانده است ، باد شديدي وزيد كه ما در آن منطقه نديده بوديم. رشته هايي كه براي پاسگاه انداخته بوديم توسط باد بلند …

منبع: خبرگذاري ايواره
يك روايت از عمليات ثامن‌الائمه (ع)

يك روايت از عمليات ثامن‌الائمه (ع) https://evarah.ir/2021/09/يك-روايت-از-عمليات-ثامن‌الائمه-ع/ Tue, 28 Sep 2021 12:09:46 0000 فرهنگ و هنر https://evarah.ir/2021/09/يك-روايت-از-عمليات-ثامن‌الائمه-ع/

دود پاسگاه ما را تا فاصله 100 متري فرا گرفت و حتي جنگل را پوشانده و قسمتي از آن را آتش زد. درست 100 متر تا رسيدن به ايست بازرسي ما باقي مانده است ، باد شديدي وزيد كه ما در آن منطقه نديده بوديم. رشته هايي كه براي پاسگاه انداخته بوديم توسط باد بلند …

منبع: خبرگذاري ايواره
يك روايت از عمليات ثامن‌الائمه (ع)

دود پاسگاه ما را تا فاصله 100 متري فرا گرفت و حتي جنگل را پوشانده و قسمتي از آن را آتش زد. درست 100 متر تا رسيدن به ايست بازرسي ما باقي مانده است ، باد شديدي وزيد كه ما در آن منطقه نديده بوديم. رشته هايي كه براي پاسگاه انداخته بوديم توسط باد بلند شد و دود 100 متر از سطح زمين بلند شد و از 100 متري كه در ايست بازرسي 100 متري پشت پاسگاه باقي مانده بود قوس دار بود و باد خواب را گرفت و دود ادامه داشت در راه است عزيزم

به گزارش ايواره ، عمليات ثامن الائمه (ع) در تاريخ 1360/7/5 در جبهه جنوبي (شمال آبادان) با هدف شكستن محاصره آبادان آغاز شد. اين عمليات يك نقطه عطف تاريخي در جنگ بود و اولين گام در جنگهاي گسترده آزاديبخش بود. اين عمليات توسط سپاه برنامه ريزي شده بود و تحت فرماندهي مشترك ارتش و سپاه از چهار محور انجام شد كه دارخوين و فياضيه محورهاي اصلي عمليات بودند.

با اجراي كامل عمليات در اين دو محور ، پلهاي كسبه و حفار بايد بسته و دشمن محاصره مي شد. در آغاز عمليات ، نيروهاي محلي پس از دور زدن دشمن از نهر نهر شادگان ، با موفقيت در محور دارخوين پيشروي كردند ، اما در محور فياضيه كه محاصره نيروهاي دشمن بود و براي آنها حياتي بود ، با مقاومت سرسختي مواجه شدند.

ساعاتي بعد نيروهاي محور ايستگاه 7 و ايستگاه 12 كه ماموريت خود را به خوبي انجام داده بودند به كمك محور فياضيه رفتند و مقاومت دشمن را شكستند. بنابراين ، در كمتر از 24 ساعت ، الحاق بين دو محور اصلي حاصل شد و نيروهاي محلي به عقب دشمن در عقبه رسيدند و آن دسته از نيروهاي عراقي را كه نتوانسته بودند عقب نشيني كنند ، به اسارت گرفتند. [۱]

كمك الهي

قبل از شروع عمليات ثامن الائمه ، پيش بيني مي شد كه روغن سياه كه به رودخانه كارون مي ريخت و آب را به ضخامت 1 تا 2 سانتي متر مي پوشاند ، ساعت 5 صبح (4 ساعاتي پس از شروع عمليات) ، اما در ساعت 2 بامداد ، 3 ساعت زودتر از زمان برنامه ريزي شده ، گلوله هاي توپخانه به رودخانه كارون اصابت كرد و روغن بسيار غليظ و دود سياه را به ويژه در قسمت شمالي عمليات شعله ور كرد.

اين امر باعث تأخير در انتقال تداركات و نيروها و بسته شدن جاده محمديه-دارخوين به مدت يك ساعت شد و در نتيجه پشتيباني و تخليه مجروحان و شهدا قطع شد.

با حركت دود به سمت جنوب ، مركز فرماندهي و كنترل تيپ 3 لشكر 77 غرق در دود شد ، بنابراين فرمانده تيپ مجبور شد به مقر فرمانده سپاه (حسن باقري) نقل مكان كرده و از راديوهاي تاير استفاده كند.

اين وضعيت همچنين محدوديت هاي شديدي بر نظارت عراق براي هدايت توپخانه به مواضع ايران در شرق كارون اعمال كرد.

حسن باقري ، فرمانده محور دارخوين در خلاصه اي از عمليات گفت: “دود به سمت جنوب حركت كرد و به فرماندهي تيپ 3 رسيد.” پست فرماندهي تيپ 3 بسته شد و به پست فرماندهي سپاه آمدند.

ما يك يا دو راديو در اختيار آنها قرار داديم تا گردان هاي خود را هدايت كنند ، اما كنترل جزئي عمليات در دست برادران بود كه با برنامه كاملاً موجه بودند و در داخل عمليات مي كردند و فرماندهي تيپ 3 را مختل كردند. كار مي كند ، اما چون همه راديوها به جز تداركات انتقال مهمات توسط سپاه اداره مي شد ، اگر دود به فرمان سپاه برسد. قطعاً در كنترل عمليات مثر بود.

دود پاسگاه ما را تا فاصله 100 متري فرا گرفت و حتي جنگل را پوشانده و قسمتي از آن را آتش زد. درست 100 متر تا رسيدن به ايست بازرسي ما باقي مانده است ، باد شديدي وزيد كه ما در آن منطقه نديده بوديم. رشته هايي كه براي پاسگاه انداخته بوديم توسط باد بلند شد و دود 100 متر از سطح زمين بلند شد و از 100 متري كه در ايست بازرسي در 100 متري پشت پاسگاه باقي مانده بود قوس دار بود و باد خواب و دود را گرفت. به راه خود ادامه داد ذا “[۲]

سردار يحيي (رحيم) صفوي فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در مورد وقوع اين پديده در عمليات ثامن الائمه گفت: و آنها به قلعه حسن باقري رفتند.

اگر او از اين راه مي آمد ، نمي توانستند عمل كنند. بنابراين حسين خرازي و فرزندانش در قلعه روستاي محمديه نماز خواندند و قرآن خواندند و گريستند. طوفان دود غليظي را كه شبيه يك ابر سياه بود برداشت و آن را روي منطقه برد.

شهيد حسن باقري دست فرمانده تيپ ارتش را گرفت و گفت: ببين! نگوييد ما تعصب داريم. ببينيد چگونه برجسته نامرئي اين دود را از بين برد.

من هم مي گويم. “اين واقعاً يك كمك الهي بود ، واقعاً خاص بود.”[۳]

مرتضي قرباني يكي از مسئولين مسئول نيروهاي در محور ذوالفقاري در مورد نتيجه اين اقدام (آتش زدن كارون) و واكنش نيروهاي عراقي در مقابل وي گفت: جاده اهواز-آبادان كه محدود است ، به حومه كارون پناه برد. ايده او براي تكيه در حومه كارون و دور زدن پشت عمليات شكست خورد. [۴]

منابع:

[۱] رشيد ، محسن ، اطلس جنگ ايران و عراق (جنگهاي زميني فشرده) ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي: مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس ، چاپ چهارم ، 2016 صفحه 46

[۲] ايزدي ، يدالله ، دفتر خاطرات جنگ ايران و عراق: شكستن محاصره آبادان (جلد 15) ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي: مركز اسناد و جستجوي دفاع مقدس ، چاپ اول ، 2017 ، صفحات 1068 ، 1069

[۳] اردستاني ، حسين ، تاريخ شفاهي دفاع مقدس: از سنندج تا خرمشهر: خاطرات سيد يحيي صفوي ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي: مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس ، چاپ دوم 1399 ، صفحه 313

[۴] دفتر خاطرات جنگ ايران و عراق ، شكستن محاصره آبادان ، صفحه 1069

انتهاي پيام

منبع: خبرگذاري ايواره
يك روايت از عمليات ثامن‌الائمه (ع)

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.