دود پاسگاه ما را تا فاصله 100 متري فرا گرفت و حتي جنگل را پوشانده و قسمتي از آن را آتش زد. درست 100 متر تا رسيدن به ايست بازرسي ما باقي مانده است ، باد شديدي وزيد كه ما در آن منطقه نديده بوديم. رشته هايي كه براي پاسگاه انداخته بوديم توسط باد بلند …
منبع: خبرگذاري ايواره
يك روايت از عمليات ثامنالائمه (ع)
يك روايت از عمليات ثامنالائمه (ع) https://evarah.ir/2021/09/يك-روايت-از-عمليات-ثامنالائمه-ع/ Tue, 28 Sep 2021 12:09:46 0000 فرهنگ و هنر https://evarah.ir/2021/09/يك-روايت-از-عمليات-ثامنالائمه-ع/
دود پاسگاه ما را تا فاصله 100 متري فرا گرفت و حتي جنگل را پوشانده و قسمتي از آن را آتش زد. درست 100 متر تا رسيدن به ايست بازرسي ما باقي مانده است ، باد شديدي وزيد كه ما در آن منطقه نديده بوديم. رشته هايي كه براي پاسگاه انداخته بوديم توسط باد بلند …
منبع: خبرگذاري ايواره
يك روايت از عمليات ثامنالائمه (ع)
دود پاسگاه ما را تا فاصله 100 متري فرا گرفت و حتي جنگل را پوشانده و قسمتي از آن را آتش زد. درست 100 متر تا رسيدن به ايست بازرسي ما باقي مانده است ، باد شديدي وزيد كه ما در آن منطقه نديده بوديم. رشته هايي كه براي پاسگاه انداخته بوديم توسط باد بلند شد و دود 100 متر از سطح زمين بلند شد و از 100 متري كه در ايست بازرسي 100 متري پشت پاسگاه باقي مانده بود قوس دار بود و باد خواب را گرفت و دود ادامه داشت در راه است عزيزم
به گزارش ايواره ، عمليات ثامن الائمه (ع) در تاريخ 1360/7/5 در جبهه جنوبي (شمال آبادان) با هدف شكستن محاصره آبادان آغاز شد. اين عمليات يك نقطه عطف تاريخي در جنگ بود و اولين گام در جنگهاي گسترده آزاديبخش بود. اين عمليات توسط سپاه برنامه ريزي شده بود و تحت فرماندهي مشترك ارتش و سپاه از چهار محور انجام شد كه دارخوين و فياضيه محورهاي اصلي عمليات بودند.
با اجراي كامل عمليات در اين دو محور ، پلهاي كسبه و حفار بايد بسته و دشمن محاصره مي شد. در آغاز عمليات ، نيروهاي محلي پس از دور زدن دشمن از نهر نهر شادگان ، با موفقيت در محور دارخوين پيشروي كردند ، اما در محور فياضيه كه محاصره نيروهاي دشمن بود و براي آنها حياتي بود ، با مقاومت سرسختي مواجه شدند.
ساعاتي بعد نيروهاي محور ايستگاه 7 و ايستگاه 12 كه ماموريت خود را به خوبي انجام داده بودند به كمك محور فياضيه رفتند و مقاومت دشمن را شكستند. بنابراين ، در كمتر از 24 ساعت ، الحاق بين دو محور اصلي حاصل شد و نيروهاي محلي به عقب دشمن در عقبه رسيدند و آن دسته از نيروهاي عراقي را كه نتوانسته بودند عقب نشيني كنند ، به اسارت گرفتند. [۱]
كمك الهي
قبل از شروع عمليات ثامن الائمه ، پيش بيني مي شد كه روغن سياه كه به رودخانه كارون مي ريخت و آب را به ضخامت 1 تا 2 سانتي متر مي پوشاند ، ساعت 5 صبح (4 ساعاتي پس از شروع عمليات) ، اما در ساعت 2 بامداد ، 3 ساعت زودتر از زمان برنامه ريزي شده ، گلوله هاي توپخانه به رودخانه كارون اصابت كرد و روغن بسيار غليظ و دود سياه را به ويژه در قسمت شمالي عمليات شعله ور كرد.
اين امر باعث تأخير در انتقال تداركات و نيروها و بسته شدن جاده محمديه-دارخوين به مدت يك ساعت شد و در نتيجه پشتيباني و تخليه مجروحان و شهدا قطع شد.
با حركت دود به سمت جنوب ، مركز فرماندهي و كنترل تيپ 3 لشكر 77 غرق در دود شد ، بنابراين فرمانده تيپ مجبور شد به مقر فرمانده سپاه (حسن باقري) نقل مكان كرده و از راديوهاي تاير استفاده كند.
اين وضعيت همچنين محدوديت هاي شديدي بر نظارت عراق براي هدايت توپخانه به مواضع ايران در شرق كارون اعمال كرد.
حسن باقري ، فرمانده محور دارخوين در خلاصه اي از عمليات گفت: “دود به سمت جنوب حركت كرد و به فرماندهي تيپ 3 رسيد.” پست فرماندهي تيپ 3 بسته شد و به پست فرماندهي سپاه آمدند.
ما يك يا دو راديو در اختيار آنها قرار داديم تا گردان هاي خود را هدايت كنند ، اما كنترل جزئي عمليات در دست برادران بود كه با برنامه كاملاً موجه بودند و در داخل عمليات مي كردند و فرماندهي تيپ 3 را مختل كردند. كار مي كند ، اما چون همه راديوها به جز تداركات انتقال مهمات توسط سپاه اداره مي شد ، اگر دود به فرمان سپاه برسد. قطعاً در كنترل عمليات مثر بود.
دود پاسگاه ما را تا فاصله 100 متري فرا گرفت و حتي جنگل را پوشانده و قسمتي از آن را آتش زد. درست 100 متر تا رسيدن به ايست بازرسي ما باقي مانده است ، باد شديدي وزيد كه ما در آن منطقه نديده بوديم. رشته هايي كه براي پاسگاه انداخته بوديم توسط باد بلند شد و دود 100 متر از سطح زمين بلند شد و از 100 متري كه در ايست بازرسي در 100 متري پشت پاسگاه باقي مانده بود قوس دار بود و باد خواب و دود را گرفت. به راه خود ادامه داد ذا “[۲]
سردار يحيي (رحيم) صفوي فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در مورد وقوع اين پديده در عمليات ثامن الائمه گفت: و آنها به قلعه حسن باقري رفتند.
اگر او از اين راه مي آمد ، نمي توانستند عمل كنند. بنابراين حسين خرازي و فرزندانش در قلعه روستاي محمديه نماز خواندند و قرآن خواندند و گريستند. طوفان دود غليظي را كه شبيه يك ابر سياه بود برداشت و آن را روي منطقه برد.
شهيد حسن باقري دست فرمانده تيپ ارتش را گرفت و گفت: ببين! نگوييد ما تعصب داريم. ببينيد چگونه برجسته نامرئي اين دود را از بين برد.
من هم مي گويم. “اين واقعاً يك كمك الهي بود ، واقعاً خاص بود.”[۳]
مرتضي قرباني يكي از مسئولين مسئول نيروهاي در محور ذوالفقاري در مورد نتيجه اين اقدام (آتش زدن كارون) و واكنش نيروهاي عراقي در مقابل وي گفت: جاده اهواز-آبادان كه محدود است ، به حومه كارون پناه برد. ايده او براي تكيه در حومه كارون و دور زدن پشت عمليات شكست خورد. [۴]
منابع:
[۱] رشيد ، محسن ، اطلس جنگ ايران و عراق (جنگهاي زميني فشرده) ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي: مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس ، چاپ چهارم ، 2016 صفحه 46
[۲] ايزدي ، يدالله ، دفتر خاطرات جنگ ايران و عراق: شكستن محاصره آبادان (جلد 15) ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي: مركز اسناد و جستجوي دفاع مقدس ، چاپ اول ، 2017 ، صفحات 1068 ، 1069
[۳] اردستاني ، حسين ، تاريخ شفاهي دفاع مقدس: از سنندج تا خرمشهر: خاطرات سيد يحيي صفوي ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي: مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس ، چاپ دوم 1399 ، صفحه 313
[۴] دفتر خاطرات جنگ ايران و عراق ، شكستن محاصره آبادان ، صفحه 1069
انتهاي پيام
منبع: خبرگذاري ايواره
يك روايت از عمليات ثامنالائمه (ع)