پنجشنبه ۳۱ خرداد ۰۳

«خاتون»؛ زنانه‌ترين روايت از يك زن قهرمان

اطلاعات جامع و تخصصي در حوزه لوازم خانگي و آشپزخانه را در اينجا جستجو نماييد

«خاتون»؛ زنانه‌ترين روايت از يك زن قهرمان

۱۱ بازديد

با اين حال ، مي توان گفت كه در زمان بحران سريال رسانه ملي ؛ “خاتون” سريالي است كه مي توان با كمك عوامل حرفه اي به آن توجه كرد و براي آن زحمت و هزينه زيادي صرف شده است؛ احترام؛ خوش ساخت ؛ سرگرم كننده از آب بيرون مي آيد و به عنوان حداقل …

«خاتون»؛ زنانه‌ترين روايت از يك زن قهرمان https://d77.ir/خاتون؛-زنانه‌ترين-روايت-از-يك-زن-قه/ Sat, 09 Oct 2021 12:41:55 0000 عمومي https://d77.ir/خاتون؛-زنانه‌ترين-روايت-از-يك-زن-قه/ با اين حال ، مي توان گفت كه در زمان بحران سريال رسانه ملي ؛ “خاتون” سريالي است كه مي توان با كمك عوامل حرفه اي به آن توجه كرد و براي آن زحمت و هزينه زيادي صرف شده است؛ احترام؛ خوش ساخت ؛ سرگرم كننده از آب بيرون مي آيد و به عنوان حداقل …

با اين حال ، مي توان گفت كه در زمان بحران سريال رسانه ملي ؛ “خاتون” سريالي است كه مي توان با كمك عوامل حرفه اي به آن توجه كرد و براي آن زحمت و هزينه زيادي صرف شده است؛ احترام؛ خوش ساخت ؛ سرگرم كننده از آب بيرون مي آيد و به عنوان حداقل حق تماشاچي ، به وجدان خود احترام مي گذارد و او را تشويق مي كند تا رويدادها را دنبال كند.
حداقل بايد اعتراف كرد كه نقطه قوت اين سريال در اين بود كه شخصي كه كمتر براي نقد فيلم مي نويسد ، ممكن است به نوشتن چند خط براي سريال شبكه خانگي علاقه مند باشد! بر اين اساس؛ ما سري هاي بالا را براي توجه كمتر بررسي مي كنيم:

داستانهايي خارج از واقعيت
صرف نظر از تأكيد فيلم بر صحت داستان و ميزان وفاداري فيلمنامه (نگران برخي منتقدان سريال هستند) ، بايد گفت كه فرم روايت به اندازه كافي بيننده را راضي مي كند و او ديگر نيازي به مقايسه فيلمنامه نمي بيند. از داستان اصلي تاريخي در اصل ، وقتي محدوديت ها و عناصر ساختار نمايش قوي باشد ، مي تواند از واقعيت فراتر رفته و قابل درك تر شود. حتي درك مخاطب از واقعيت مي تواند باعث ايجاد تصاوير زيبا و تصاوير ايده آل خلق شده توسط نويسندگان و كارگردانان شود. خراب شد.

در اين كار؛ پس از سوخته شدن توسط داستاني جذاب ، بينندگان به جاي مقايسه بي مورد “داستان” با “واقعيت” ، مقايسه هاي مهم تري را انجام مي دهند ، مانند اقتباس از پيچيدگي هاي مختلف و واكنش ها به حمله روسيه و انگليس به كشور ما در سال 1320 (با وجود بي طرفي) موقعيت دولت) و 10000 حمله غرب به كشور ما و آينده را روشن مي كند.

اين دو رويداد تاريخي ، با فاصله كمتر از 800 سال ، باعث برخي اشتباهات مي شود. گران؛ گسترش بيماريها و متعاقباً ظهور دلالان و فرصت طلبان به منظور كسب سود بيشتر به قيمت جان انسانها و شايد با اين مقايسه مي بينيم كه افراد كمتري در كشور ما بدون تكرار تاريخ وجود دارند. سود؛ ماهيت كثيف استعمار استعمار و نيز خائنين تكرار شده است. شايد اين نوع درك باعث شود ما خود را يك منجي كوچك بدانيم و به جاي اينكه فقط به تاريخ باشكوه كشورمان افتخار كنيم و در افشاگري هاي غرب غرق شويم و با آگاهي بهتر از “درد” به “شفا” آن فكر كنيم. ”.

از پازل پادشاه گرفته تا خانم
معماي شاه يا آقاي به قول خسرو معتضد ، ساخت چنين فيلم ها و سريال هايي مي تواند در نمايش ارتش خالي زمان رضاشاه (كه به دليل استبداد و قدرتش مشهور بود) م moreثرتر باشد. وقتي شيرزاد به همسرش گفت: او موقعيت خود را از ارتش شاهنشاهي گرفت. پاسخ طعنه آميز زن به انواع تبليغات سريال هاي ضد امپرياليستي مي ارزد: “رابطه اين ارتش با كشور ، مانند رابطه من با شما ، فقط روي كاغذ است!”

براي مسئولان رسانه ملي مهم است كه فيلمنامه هاي مناسبي را انتخاب كنند كه شعاري باشد و مستقيماً با دشمن خود وارد جنگ نشوند!
البته با خائنين ؛ سهامدار رفقا ، در اين مجموعه ، شاهد مقابله با مردم هستند. ما همچنين روشنفكر و ميهن پرستي هستيم كه خوشبختانه در طول تاريخ كشورمان هميشه در قالب جنبش هاي مختلف تكرار كرده ايم ، اما كافي نبوده و شايد به همين دليل است كه اكثر آنها به دليل شكست جان خود را از دست داده اند! اما علاوه بر همه اينها ، آنچه بيشترين توجه را به خود جلب كرد ، نگرش ويژه تينا پاكروان به زنان بود كه در سطور زير به تفصيل بيشتر به آن مي پردازيم:

روايتي جديد زنانه ضد مردانگي و نحوه حضور زنان در نبرد
به طور معمول ، كارگردانان زن فيلم هايي را براي تأمين حقوق خود از جامعه عمومي و تبليغاتي مي سازند ، جايي كه نقش هاي مردانه به عنوان روسپي هاي بسيار ظالمانه و متعصب نشان داده مي شوند و سپس با بيرون آوردن زنان از آشپزخانه سعي مي كنند ثابت كنند كه زنان از مردان كمتر نيستند. مي تواند وظايفي را كه از نظر جامعه مردانه تلقي مي شود ، انجام دهد. اين بدان معناست كه اين فيلمسازان زن براي ارتقاء كرامت زنانه خود عملكردي مردانه دارند و اساساً تأكيد مي كنند كه هيچ تفاوت عملكردي بين زن و مرد وجود ندارد! همچنين در مورد جنگ ، نقش زنان عمدتا به عنوان يك شهيد صبور يا مادر بزرگترين قهرمان كه با مردان با اسلحه مبارزه مي كند ، مشخص شده است. اما در اين مجموعه تينا پاكروان با توجه به پتانسيل بالقوه او در زندگي شخصي يا اجتماعي ، حتي در مبارزات و جنگها (و بدون تأكيد بر نزديكي اين قدرت به يك مرد) توانسته است يك زن را در موقعيت اصلي خود نگه دارد.
قهرمانان زن اين سريال سعي نمي كنند خود را مرد نشان دهند يا هميشه سعي مي كنند حقوق خود را از مردان بگيرند. البته در اين سريال نيز ؛ مرد غيرفعال ؛ ارگي ؛ ديكتاتور ؛ مردد، دودل؛ زيان آور؛ جاسوسان و خائنان زيادي وجود دارند ، اما آنها در فيلم هاي فمينيستي با ساير مردان تفاوت دارند زيرا آنها خوشحال هستند و كار و زندگي خود را نه تنها براي ستم به زنان رها مي كنند! زن به معناي واقعي كلمه يك زن است ، نه يك زن مرد! اين زن در حالي كه وظايف زناشويي و مادري خود را به خوبي انجام مي دهد ، با مادر شوهرش به تجاوز مي پردازد تا بتواند زندگي سياسي خود را حفظ كند و در عين حال با آرامش كامل و بدون هيچ ميل و محبت كار خود را انجام مي دهد. به
او آزادانه به كتابفروشي مي رود و بدون هيچ گونه درگيري خاصي با شوهرش كه او را از خروج از خانه منع مي كند ، به جلسات روزانه خود مي رود و به نيكوكار كمك مي كند! حتي وقتي با عصبانيت سر ميز شام آنها ظاهر مي شود ، به آرامي اصرار مي كند كه او براي گرفتن اجازه ترك شوهرش نيامده ، بلكه براي گرفتن گذرنامه آمده است! اگرچه او تيرانداز خوبي است ، اما مانند مردان از سلاح كمتري استفاده مي كند زيرا بهترين سلاح او استفاده از روش هاي كاملا زنانه است. حتي اگر در قسمت هشتم مجبور به استفاده از اسلحه شود ، مانند يك زن واقعي اشك مي ريزد يا وقتي شوهر سابقش در زندان است ، از احساسات زنانه خود براي دفاع از همسر بي وفا استفاده مي كند.

لازم به ذكر است كه گريه زن به هيچ وجه نشانه ضعف او نيست ، بلكه سلاحي قدرتمند است ، گاهي اوقات براي دفن يك مرد. بدون مبارزه با شيرزاد ، زن با حوصله در انبار مي ماند و شوهرش را تحريم مي كند. زيرا او به خوبي مي داند كه همان اندازه كه زنان درد و رنج را تحمل مي كنند مي توان با توجه و خشونت بسيار كمتري از بين برد كه مردان از شر مردان مضطرب خلاص مي شوند! ما به منظره غم انگيز شيرزاد از خاتون از پشت پنجره اشاره مي كنيم تا شما را بياورد!

زنان نيازي به اثبات خود ندارند. مرد باشيد زيرا مي فهمد كه اگر او به معناي واقعي كلمه يك زن باشد ، مي تواند در بين همه مردان يك قهرمان باشد! بر خلاف تصور عموم ، “زن آشپزخانه” هرگز ضعيف تر از مرد نيست اگر بداند مرداني كه معمولاً مي خواهند “عزادار قلب” باشند با يك دستمال خوب (نه با مشت) مي توانند خراب شوند! بخواهيم يا نخواهيم ، ما هيچ كاري با شعارهاي مانند ابزار زنان نداريم. بايد گفت به همان اندازه كه جذابيت يك مرد قدرت اوست ، قدرت يك زن نيز جذابيت اوست. گاهي به دليل شرايط ؛ “شير مي تواند يوزپلنگ باشد!” به همان شيوه زنانه ، زن باعث مي شود كه مامور روس احساس بي حسي كند و بارها عاشق او شود.
از سوي ديگر؛ خويشتن داري زن به اين ترتيب توانسته توجه بسياري از مردان را براي رسيدن به خواسته هايش جلب كند و زنان هميشه اين ويژگي را بارها حتي پس از جدايي از همسر خود نشان داده اند. ديدن؟ سلاح قهرمان سازي يك زن به همان اندازه راهي براي رسيدن به خدا است و نيازي به هل دادن بدن مرداني نيست كه فقط قدرت و سلاح دارند. تاثيري كه يك مادر مي تواند بر فرزندان خود بگذارد هرگز توسط يك پدر با تمام يد حاصل نمي شود!

ساير زنان اين مجموعه ؛ در فعاليتهاي اين زنان م theyثر نشان داده شده است ، از همسر يك عموي جاسوس كه شوهر ناراضي دارد تا همسر باردار ناخدا نوزومي و حتي پروين ، كه علي رغم جنگجو بودن ، ما به ندرت او را با اسلحه مي بينيم. ! حتي در بين مهاجران ما هنوز يك هنرمند و يك زن تأثيرگذار را مي بينيم. ظاهر فانتزي تينا پاكروان با يك شخصيت زن در هر قهرمان – با وجود همه خرافاتش – بايد مورد ستايش قرار گيرد ، زيرا خاتون چنين چيزي را به خوبي نشان داد.

بازيگران مجموعه تلويزيوني خاتون
اشكان خطيبي نقش مردي را بازي مي كند كه نمي تواند راه درست را انتخاب كند و هميشه در مورد آنچه در قلب پرشور و تفكر مناسب او مي گذرد مردد است. او هيچ كاري جز خاموش كردن آتش (خشم) فندك خود انجام نمي دهد!

البته تيپ ها و شخصيت هاي ديگر ، عليرغم تمام تقليدهايشان در فيلم هاي ديگر (از جمله: همسر اول دوم خان ؛ كتابفروش ؛ رزمنده مخفي ؛ عروس شيرزاد و …) تاسيس و پذيرفته شد.

اما من يك مورد خوب دارم ؛ اين درامي است كه شخصيت منفي و ضد قهرماني آن بسيار تأثيرگذار است.

تركيب و مديريت
با احترام به برخي انتقادات منتشر شده مبني بر شعار بودن ديالوگ هاي مجموعه ، بايد گفت كه ديالوگ ها با دقت محاسبه و انتخاب شده اند. به ويژه ديالوگ هايي كه مي تواند به شعارهايي مانند “گفتگوي خاتون با كميسر و شيرزاد به ترتيب بازجويي” تبديل شود. همچنين ، ديالوگ و واكنشي كه كاملاً ارتباط و فاصله واقعي شيرزاد از خاتون را هنگام عاشقانه بيان مي كند! به عنوان مثال ، وقتي خاتون مي گويد: شيرزاد هنوز به علاقه واقعي خود پي نبرده است ، يا شيرزاد خاتون كتابي را كه برايش آورده اند در زندان مي اندازد ، يا خاتون اسلحه اي را به شيرزاد مي برد (كه البته در وهله اول). اين ممكن است فقط يك شوخي زناشويي تلقي شود ، اما وقتي زن قبلاً مهمات بارگيري نكرده بود ، در ادامه ، همان صحنه در واقع توضيح داده مي شود. خبر مرگ پسرش و …
كاهش قاب عكس رضاشاه بدون تأكيد بر فشار عكس رضاشاه يا توهين مستقيم به او ؛ او چيزي گفت و نيازي به شعار دادن عليه او يا ظلمش نبود.
در پايان ، بايد توجه داشت كه فيلم به دليل موقعيت محدود در شهرك سينمايي غزالي نمايش داده نشد. قدرداني شد. جلوه هاي بصري از جمله هواپيما نيز از چاه بيرون آمد. دلايل فني ديگري از جمله فيلمبرداران وجود دارد كه نيازي به ستايش ندارند و همه آنها كار خود را به خوبي و حرفه اي انجام داده اند.

هنر گفتن آنچه مي گوييد نيز تقصير آن است
همانطور كه در ابتداي اين مقاله ذكر شد ، برخي از صحنه هاي اين مجموعه نوعي تكرار و تكرار بود كه وقتي آنها را تماشا كرديم ، ناخواسته به برخي از فيلم هاي ساخته شده در اين دوره مانند شهرزاد فكر كرديم! همچنين در ارتش مخفي (رزمندگان مخفي كه در رستوران كار مي كنند) (صحنه تجمع مجروحان با پزشك تنها در سنين بالا) و فيلم هايي كه بين غذاخورها ، خدمتكاران ، زوجين رابطه دارند ، ديده مي شود. مادر شوهر و عروس بارها به تصوير كشيده شده اند. حتي شخصيت گمشده اما تاثيرگذار اين سريال ما را به ياد ربكا مي اندازد! شخصيت به عنوان يك زنداني ؛ پدر و خان ​​دير
همچنين استفاده از گويش هاي بومي تنها براي افراد طبقه پايين استفاده نمي شد و اين نابرابري گويش تهران با ساير گويش هاي شهري چندان آزاردهنده به نظر نمي رسيد!

عناصر اتفاقي نيز مكرراً در وقايع داستان ديده مي شوند (به جاي استفاده مناسب از روابط علت و معلولي) ، كه طبيعتاً درام را تضعيف مي كند. مشاهده تصادفي افراد و پرتاب مهمات در مقابل خودروي شيرزاد و انداختن آن به رودخانه شيرزاد و ناديده گرفتن توصيه راننده مبني بر بازگشت به روستا 1 دقيقه قبل از رسيدن مهمات ؛ افرادي كه جلوي سفارت روسيه نشسته بودند بي دليل فرار كردند ، تهديد آب از شيرزاد و ….

به هر حال به همه عوامل اين سريال مي گوييم خسته نباشيد و منتظر فصل دوم سريال هستيم.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.